|
جمعه 6 آذر 1394برچسب:رمان خورشید,عاشقانه,نوشته ی خانوم دکتر ,رمان واقعیه خورشید نوشته ی خانوم جواهری,جواهری بهترین نویسنده,رمان طنز عاشقانه خورشید, دختری باموهایه طلایی , :: 19:51 :: نويسنده : خانوم دکتر
بسم الله الرحمن الرحیم -ای جان الهی قوبونش بشم اجیمو _مینا؟.....من چشام دارن می سوزن ... کاری نداری عشقم ؟ _اخ...فردا شبم که شیفت داری ...برو بخاب از دست میری _خیلی دوست دارم ...شبت بخیر دیگه پیام اخرشو که نوشته بود /من عاشقتم شب..../ وانکردم ساعت نه و نیم صبح بود ساعت رو رو 1 ظهر تنظیم کردم کلی کار داشتم حاضرم شرط ببندم به یک دیقه نکشید خابم برد دوستان فصل یکو دو این رمان پستای قبل هست فصبل سوم هم بزودی میزارم هر کس هم دوست داره رمانش نوشته بشه یه نظر خصوصی بده و یه اسم کاربردی و یه رمز بزاره تا عضو نویسندگان وبلاگ پاتوق دختران بشه یاعلی
![]()
پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:رمان خورشید, :: 10:23 :: نويسنده : خانوم دکتر
سلام اجی های عزیزم گفته بودم می خام رمان بزارم اینم از اولین رمان رمان خورشید به نام خدا _اوره دیروز بهش زنگیدم حسابی شنگول بود عروس خانوممون -ای جان الهی قوبونش بشم اجیمو _مینا؟.....من چشام دارن می سوزن ... کاری نداری عشقم ؟ _اخ...فردا شبم که شیفت داری ...برو بخاب از دست میری _خیلی دوست دارم ...شبت بخیر دیگه پیام اخرشو که نوشته بود /من عاشقتم شب..../ وانکردم ساعت نه و نیم صبح بود ساعت رو رو 1 ظهر تنظیم کردم کلی کار داشتم حاضرم شرط ببندم به یک دیقه نکشید خابم برد
/////////برای خوندن ادامه فصل یک رمان خورشید روی ادامه مطلب تقه بزن گلی / ادامه مطلب ... ![]() ![]() |